جستجوی معنایی با هدف درک ماهیت جستجوی کاربر برای ارائه مرتبطترین و باکیفیتترین نتیجه در پاسخ به درخواستهای کاربران به وجود آمده است. موتورهای جستجو در سالهای اخیر برای ارائه بهترین نتایج به کاربران رشد بسیار زیادی کردهاند و تلاش میکنند بهترین محتوای مرتبط را در پاسخ به پرسشهای کاربران ارائه دهند. در پشتپرده چنین نتایج کامل و دقیقی، فناوری جستجوی معنایی وجود دارد.
اگر شما هم هنگام جستجوی کلمات مختلف، فکر میکنید بهجای الگوریتم و رباتها، یک انسان واقعی حرفهایتان را درک میکند و به آنها پاسخ میدهد، این حس چندان هم اشتباه نیست؛ چراکه موتورهای جستجو تلاش میکنند مانند انسانها معنای کلماتی که در کادر جستجو مینویسید را بفهمند و مطابق با آنها محتوای درخواستی را به شما ارائه دهند. در ادامه میخواهیم شما را با ویژگی جستجوی معنایی در گوگل و تاثیرات آن در سئوی سایت آشنا کنیم. تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleجستجوی معنایی (Semantic Search) چیست؟
جستجوی معنایی (Semantic Search) از دو کلمه «Semantic» بهمعنی ماهیتشناسی و «Search» بهمعنی جستجو تشکیل شده است. در واقع، جستجوی معنایی فرایندی است که موتورهای جستجو از آن استفاده میکنند تا هدف و معنای متنی جستجوهای کاربران را درک کنند و نتیجهای مطابق با هدف و نیّت پرسشگر ارائه دهند. سمانتیک سرچ میخواهد با درک ارتباط و منطق حاکم بر کلمات بداند بهدنبال چهچیزی هستید و بهترین و مرتبطترین پاسخ را به شما نشان دهد. در این روش، زمانی که موتورهای جستجو نیّت شما از کلمات جستجوشده را درک میکنند، نزدیکترین محتوای مرتبط با آن را در کمترین زمان ارائه میدهند.
این تکنیک روی کلمات کلیدی تمرکز زیادی ندارد و نیازی نیست صفحات خود را با انواع کلمات کلیدی پر کنید؛ چرا که ارتباط و مفهوم عبارات موجود در صفحات سایت اهمیت زیادی پیدا میکند. برای مثال، وقتی «بازاریابی محتوایی» را در گوگل جستجو کنید، مفاهیم مرتبط با آن مانند بازاریابی محتوا چیست، به شما نمایش داده میشود.
اگر عبارت «چگونه بازاریابی محتوا را شروع کنم»، را در گوگل سرچ کنید، موتور جستجو تشخیص میدهد که شما نمیخواهید تعریف بازاریابی محتوا را بدانید، بلکه هدفتان آشنایی با نحوه شروع فعالیت در آن است و نتایج متفاوتی را خواهید دید.
نکته مهم در این جستجو برای تمامی بازاریابان محتوایی و متخصصان سئو این است که هنگام انتخاب کلمات کلیدی و ایجاد محتوا باید هدف جستجو از آن را بهطور جدی مدنظر بگیرند؛ حتی محتوایی که رتبه خوبی در نتایج SERP گوگل دارد. اگر این محتوا با هدف جستجوی کاربران مطابقت نداشته باشد، کاربر صفحه را ترک خواهد کرد. این همان چیزی است که بیشتر وبمسترها از آن شکایت میکنند؛ چون صفحه یا محتوا رتبه خوبی در نتایج دارد، ولی نرخ تبدیل صفحه بسیار پایین است.
جستجوی معنایی چگونه کار میکند؟
جستجوی معنایی با درک ارتباط بین کلمات و منطق حاکم بر آنها، نتایج مرتبط و باکیفیتی را برای کاربران فراهم میکند. هدف کاربر بر اساس فاکتورهای مختلفی مانند سابقه جستجوی کاربر، مکان کاربر، سابقهی جستجوی همگانی، نوع نوشتار متن، فضا و شرایطی حاکم که در آن کاربر سرچ انجام داده است، ترندها و بسیاری موارد دیگر درک میشود و با توجه به مفهوم کلمات و عبارات، نتایج مشخصی را به کاربران نمایش میدهد. این الگوریتم دقیقاً مانند یک انسان میخواهد نیّت شما از جستجو را درک کند و به آن پاسخ دهد.
چرا جستجوی معنایی اهمیت دارد؟
هدف موتورهای جستجو ارائه بهترین نتیجه به پرسشهای کاربران و کسب رضایت آنهاست. با این روش، کاربران در مدت زمان بسیار کم، به نتایج مدنظر خود میرسند و وبمسترها هم با ارائه محتوای باکیفیت نرخ تبدیل و کلیکشان افزایش پیدا میکند.
علاوه بر عملکرد خوب جستجوی معنایی در سرچهای متنی، شما میتوانید با استفاده از ابزارهای صوتی جستجو مثل Siri ،Alexa، دستیار صوتی گوگل و موارد مشابه، با گفتن جملات دقیق و کامل یا عبارات طولانی، پاسخ سوالات خود را بهطور دریافت کنید.
پیچیدگی زبان، عامل دیگری است که استفاده از Semantic Search را مهم میکند. اگر انواع زبانها، لهجهها و گویشها را نادیده بگیرید؛ بیشتر کلمات معنیهای مختلفی دارند. به همین دلیل، موتورهای جستجو باید بتوانند معنی و نیّت کاربر از سرچ آن کلمه را بفهمند و با سایر کلمات مشابه تفکیک کنند. برای مثال، کلمه «Angle» بهمعنی فرشته و «Angle» بهمعنی زاویه است. هنگام جستجوی کاربر، موتورهای جستجو با استفاده از سمانتیک سرچ میتوانند ماهیت کلمه را بررسی و تشخیص داده و نتایج مرتبط با خواسته کاربر را نمایش دهند.
استفاده از جستجوی معنایی بعد از انتشار الگوریتم مرغ مگسخوار «Hummingbird» مورد توجه قرار گرفت؛ الگوریتم مرغ مگسخوار بهجای کلمات کلیدی، بر زبان طبیعی تمرکز دارد. این الگوریتم تلاش میکند سمانتیک سرچ را از مفهوم نسبتاً پیچیده به واقعیتی مفید و کارآمد برای ارائه نتایج قابل قبول به کاربران تبدیل کند. در واقع، کاربران از زبان مشخصی برای جستجو استفاده نمیکنند، بنابراین، برخی اوقات تطبیق موارد جستجو شده با کلمات کلیدی موجود در صفحات بهرهوری مناسبی را ارائه نمیداد. مبهمبودن کلمات سرچ شده کاربران نیز از دیگر مواردی است که اهمیت این الگوریتم را بهوضوح نشان میدهد. چرا که کلمات معنیهای مختلفی دارند و موتورهای جستجو باید بتوانند هنگام سرچ کاربران براساس نیَت و ماهیت کلمات وارد شده کوئریهای مناسبی را برگردانند. از این رو، بهکارگیری سمانتیک سرچ اهمیت پیدا میکند و به کمک موتورهای جستجو میآید تا بتوانند نتایج مفیدی را به کاربران ارائه دهند.
مسیر گوگل برای تبدیل شدن به یک موتور جستجوی معنایی
گوگل از سال ۱۹۹۹ برای بهکارگیری وب معنایی تلاش میکند. برای نشاندادن اهمیت استفاده از Semantic Search، مفهوم گراف دانش «Knowledge Graph» را در سال ۲۰۱۲ معرفی کرد. طولی نکشید که برای اعمال تغییرات اساسی در رتبهبندی موتورهای جستجو، الگوریتم مرغ مگسخوار را بهعنوان یکی از مهمترین الگوریتمهای موثر در رتبهبندی صفحات سایتها ارائه داد. راهاندازی این الگوریتمها نشان میدهد که گوگل تلاش میکند تا با ارائه راهکارهای مختلفی جستجوی معنایی را در اولویت کار خود قرار دهد. تمامی الگوریتمهای دیگر مثل RankBrain ،E-E-A-T ،BERT و MUM هم همسو با وب معنایی بهوجود آمدهاند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از تبدیلشدن گوگل به موتور جستجوی معنایی کامل حمایت میکنند. در تصویر زیر میتوانید نمای کلی از مسیر گوگل برای تبدیلشدن به موتور جستجوی معنایی را مشاهده کنید.
الگوریتم مرغ مگسخوار؛ تمرکز بر موجودیتهای مهم
مرغ مگسخوار را میتوان یکی از سیگنالهای مهم شروع تکامل گوگل به موتور جستجوی معنایی بهشمار آورد. این الگوریتم یکی از بزرگترین تغییرات را در فرایند جستجوی کلمات کلیدی مختلف و رتبهبندی سایتها ایجاد کرد.
از سال ۲۰۱۳ به بعد، الگوریتم مرغ مگسخوار بیش از ۹۰درصد سرچ کاربران را تحت تاثیر قرار داد.
گوگل از طریق «الگوریتم Hummingbird» توانایی استفاده از اطلاعات ثبتشده در گراف دانش را برای پردازش کوئریهای جستجو، رتبهبندی و خروجی SERPها بهدست آورد. یک موجودیت (Entity)، ماهیت یا هویت شیء واقعی یا انتزاعی را توصیف میکند. موجودیتها (Entity) به آسانی قابل شناسایی و بهطور منحصربهفرد معنادار هستند. شما میتوانید بین موجودیتهای نامگذاری شده واقعی و انتزاعی تمایز قائل شوید؛ چرا که موجودیت های نامگذاری شده اشیاء دنیای واقعی هستند، مانند افراد، مکانها، سازمانها، محصولات و رویدادها، درحالیکه مفاهیم انتزاعی ماهیتی فیزیکی، روانی یا اجتماعی دارند، مانند فاصله، کمیت، احساسات، حقوق بشر، صلح و غیره. به همین دلیل، قبل از انتشار الگوریتم مرغ مگسخوار، گوگل رتبهبندی را فقط براساس تطبیق کلمات کلیدی با صفحات وبسایتها انجام میداد و و نمیتوانست معنای عبارت جستجو یا محتوا را تشخیص دهد. بعد از انتشار این الگوریتم بود که تحول بزرگ در وب معنایی بهوجود آمد و مسیر را برای جستجوی معنایی هموارتر کرد.
جستجوی معنایی چه کاربردی دارد؟
جستجوی معنایی برای درک عمیق خواسته کاربر، اسپم کمتر، ارائه نتایج مرتبط و داده بیشتر راهاندازی شده است. مهمترین کاربرد این الگوریتم درک سوال کاربر و ارائه پاسخ مناسب به آن است. سازماندهی، ترتیببندی و اولویتبندی اطلاعات برای موتورهای جستجو به اندازه انسانها اهمیت دارد، برای این منظور، با درک نیّت کاربران سمانتیک سرچ میتواند دادهها را بهصورت بهتری دستهبندی و در نتایج SERP نمایش دهد. هر آنچه امروزه هنگام سرچ در موتورهای جستجو شاهد آن هستید، بهلطف جستجوی معنایی تحقق پیدا کرده است. این Semantic Search است که وقتی املای کلمهای را اشتباه مینویسید، نوشتار صحیح آن را تشخیص داده و به شما پیشنهاد میدهد. همچنین، این الگوریتم تا حد زیادی میتواند محتواهای بیکیفیت را از سایر محتواها تشخیص و بین انواع محتواها تمایز قائل شود. بنابراین، دیگر عمر محتواهایی که با چینش کلمات کلیدی رتبه خوبی بهدست میآوردند، پایان یافته است و باید به کیفیت محتواها و ارتباط معنایی آنها برای کسب رتبههای بهتر توجه بیشتری شود.
۳ کاربرد مهم سمانتیک سرچ
- ارائه نتایج دقیق، مرتبط و کارآمد در پاسخ به پرسشهای کاربران
- ارائه کادر پاسخ سریع (Featured Snippets) و کادر سوالات مرتبط (People Also Ask) برای آگاهی بخشی و اطلاعات سریع به کاربران
- ارائه تمامی اطلاعات بر مبنای گراف دانش (Knowledge Graph) در صفحات جستجو
همه نکات مثبتی که هنگام جستجو با آن روبهرو میشوید در اصل پایه و اساس آن بهلطف جستجوی معنایی ایجاد شده است.
Semantic Search چه اهمیتی در سئو دارد؟
وبمسترها و کارشناسان سئو برای کسب رتبههای بهتر در موتورهای جستجو باید با جستجوی معنایی و سازوکار آن آشنا شوند و همگام با تغییر و تحول آن قدمهای تولید محتوا و بهینهسازی آن برای موتورهای جستجو را بردارند. بنابراین، خوب است به موتور جستجوی گوگل نشان دهید محتوای شما توانایی این را دارد که موضوعات خاصی را در یک زمینه مشخص پوشش دهد و کاربر با مطالعه آن به جواب مد نظرش میرسد. اهمیت استفاده Semantic Search در سئو به این دلیل است که کاربران رفتهرفته به جستجوی صوتی روی میآورند و درک استفاده از واژههای مختلف هنگام صحبتکردن نیاز به معناشناسی و استفاده از سمانتیک سرچ دارد.
چرا که در جستجوی صوتی دقیقاً از کلمات کلیدی مرتبط با موضوع استفاده نمیشود و جملات بهصورت شکسته و کوتاه بیان میشوند. پیشبینی میشود امروزه حدود ۳۳ درصد از جستجوی صوتی برای پرسیدن سوالات خود از موتورهای جستجو استفاده میکنند. بهینهسازی جستجوی صوتی با سئو سنتی کاملاً متفاوت است. چرا که شما باید بلافاصله به نیّت کاربر از کلمات پرسیده شده پی ببرید و محتوای خود را بهصورت ارتباط مکالمهای ارائه دهید. اینکار تنها با سمانتیک سرچ قابل انجام است و استفاده از روش قدیم استفاده از کلمات کلیدی اثربخش نخواهد بود. برای این منظور، محتوای با جزئیات واضح ایجاد کنید و در آن بهطور خلاصه فقط به پرسوجوی مشترک و مربوط به موضوع خاص بپردازید. در واقع Intent کلی مقاله را حفظ کنید. همچنین مطمئن شوید از دادههای ساختاریافته برای کمک به موتورهای جستجو برای درک محتوایتان استفاده شده باشد.
بهجای کلمات کلیدی بر موضوعات تمرکز میشود؛ با استفاده از سمانتیک سرچ دیگر زمان استفادهی افراطی از کلمات کلیدی به سر آمده و باید هنگام تولید محتواها علاوه بر استفاده از کلید واژهها، بتوانید موضوعات کاملی را در چارچوبهای مشخص پوشش دهید. هدف از اینکار ایجاد منابع جامع و با کیفیت است. بنابراین، باید هدف جستجوگر را در اولویت قرار دهید و سعی کنید لیستی از موضوعات مهم و مرتبط را تهیه و در قالب محتواهای مشخص به آنها ارائه دهید. در اینصورت کاربر میتواند به کوئریهای ساختاریافته با موضوعات کامل و مرتبط دسترسی پیدا کند. چرا که این الگوریتم محتواها و صفحات وبسایتها را نه براساس کلمات کلیدی بلکه مطابق با ارتباط و منطق حاکم بر متنها رتبهبندی میکند.
استراتژیهای سئوی مبتنی بر جستجوی معنایی
برای اینکه بتوانید همگام با جستجوی معنایی محتواهای خود را برای موتورهای جستجو بهینهسازی کنید باید با استراتژیهای سئوی مبتنی بر سمانتیک سرچ آشنا شوید. در ادامه به ۵ استراتژی مهم برای کسب رتبههای بهتر در وب معنایی اشاره میکنیم. با رعایت این نکات تا حد زیادی میتوانید با الگوریتم جستجوی معنایی دوست شوید و محتواهایتان رتبهبندی بهتری را در موتورهای جستجو کسب کنند.
۱. ساختار مشخصی را برای محتواهایتان ایجاد کنید
ارائه محتوای ساختاریافته، هم برای موتورهای جستجو و هم کاربران بسیار مفید است. بنابراین، هنگام ایجاد محتوا، بهگونهای آن را ساختاردهی کنید که بستری یکپارچه و منطقی برای سهولت دسترسی به آن توسط کاربران و حتی رباتهای خزنده گوگل فراهم شود. زمانیکه کاربران با محتواهای یکدست و مرتب و ساختاریافته روبهرو میشوند، به راحتی میتوانند پاسخ خود را بهدست آورند. اینکار نهتنها برای کاربران بلکه برای موتورهای جستجو نیز موثر خواهد بود.
۲. بهجای کلمات کلیدی، محتواهایتان را برای موضوعات بهینه کنید
کلمات کلیدی هنوز قابلیت خود را از دست ندادهاند، با این حال، جستجوی معنایی فضای گستردهتری را ایجاد کرده و کسبوکارهای آنلاین را وادار میکند تا به موضوعات بهشکل وسیعتری بپردازند. در واقع، موتور جستجوی گوگل بهلطف جستجوی معنایی بسیار پیچیدهتر شده است و درک میکند که برای رسیدن به نتیجه یک جستجو روشهای مختلفی وجود دارد که نتایج یکسانی را برمیگردانند. برای مثال، وقتی در اینترنت سرچ میکنید، «خرید آنلاین شمع» یا «فروشگاه آنلاین شمع» در این جستجو، کاربر میخواهد اطلاعات مربوط به خرید آنلاین شمع را بررسی کند.
اگرچه موضوع به دو روش متفاوت سرچ شده اما نتیجه جستجو باید یکسان باشد و کوئریهای مربوط به خرید آنلاین شمع برگردانده شود. اینجا باید برای پوششدهی کامل موضوع بهجای استفاده از کلمه کلیدی مشخص مثل «خرید آنلاین شمع» از کلمات هممعنی و نسخههای متفاوتی از کلمه کلیدی هم استفاده کنید. با توجه به جستجوهای متفاوت کاربران، مطابق با نیاز موضوعی میتوانید از کلمات هممعنی یا نسخههای متفاوت یک کلمه استفاده کنید. اینکار باعث میشود از تکرار بیش از حد کلمه کلیدی در محتوا جلوگیری شود و محتوای غنی با اصطلاحات و کلیدواژههای مرتبط با موضوع بهمنظور بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستجو تولید شود.
۳. تمرکز بر کلمات کلیدی طولانی، LSIها را جدی بگیرید
استفاده از کلمات کلیدی LSI در محتواها بهطور موثری به رتبهبندی محتواها در موتورهای جستجو کمک زیادی میکند. با استفاده از این تکنیک میتوانید به موتورهای جستجو نشان دهید که پاسخ دقیق و کاملی را برای کاربران آماده کردهاید. بنابراین، بهصورت ساختار یافته و منسجم استفاده از کلمات کلیدی طولانی مرتبط با پرسشهای کاربران را برای ارائه نتایج کامل و بهینهسازی بهتر برای موتورهای جستجو در اولویت قرار دهید.
۴. از ساخت لینکهای داخلی و خارجی بیش از حد در محتواها پرهیز کنید
برخی افراد تصور میکنند هرقدر میزان لینکهای داخلی و حتی لینکهای خارجی وبسایت خود را زیاد کنند، رتبهبندی بهتری را در موتورهای جستجو کسب کرده و به مسیر هدایت کاربر به سایر صفحات هم کمک میکنند. درحالیکه هر چیزی باید بهاندازه باشد و لینکهایی در صفحات خود قرار دهید که واقعاً وجود آنها نیاز است و ارزشی را برای کاربران ارائه میدهند. همچنین، از لینکدهی به موضوعات نامرتبط بپرهیزید.
۵. پاسخ سوالات کاربران را در محتواهای خود پوشش دهید
کاربران همیشه بهدنبال یافتن سریع پاسخ سوالات خود بهصورت ساده و روان هستند و حوصله و حتی وقت خواندن محتواهای با مضمون کلیگویی، پیچیده و نامفهوم را ندارند. بنابراین، محتواهایی تولید کنید که مرتبط با فعالیتهایتان باشد و پاسخ کاربران را در سریعترین زمان بدهند. همچین، از منابع قابل استناد و موثق برای ایجاد محتوا استفاده کنید و اصالت کلمات نوشتهشده را با ارائه منابع ارزشمند نشان دهید. ایجاد تنوع در محتوا یکی دیگر از نکات مهمی است که باید به آن توجه کنید. به همین دلیل، به محتوای متنی بسنده نکنید و از سایر ساختارهای محتوایی مثل عکس، اینفوگرافیک، ویدئو، جدول، نمودار و موارد مشابه استفاده کنید.
سخن پایانی
جستجوی معنایی تحولی شگرف در موتورهای جستجو است که باعث شده بهترین نتایج را برای پاسخ سوالات خود از گوگل و سایر موتورهای جستجو دریافت کنید. اولین قدم برای ارائه پاسخ درست، درک معنی و مفهوم سوالات است، این همان چیزی است که گوگل با استفاده از سمانتیک سرچ از کلمات سرچ شده میفهمد و همگام با آن نتایج مرتبط و باکیفیت را پیدا کرده و به جستجوگر ارائه میدهد. وقت آن رسیده تا محتواهایتان را براساس جستجوی معنایی تولید و بهینهسازی کنید؛ تا هم به نیاز کاربران پاسخ مناسبی ارائه دهید و هم بتوانید مطابق با استانداردهای موتورهای جستجو قدم بردارید.